کد مطلب:90410 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

پرواپیشه و خواهشهای نفسانی











«میته شهوته»

واژه ها

میت: مرده، در گذشته جمع، اموات، موتی.

شهوت: میل، خواهش نفس، میلی است كه شدتش از حد معمول تجاوز كرده امیال دیگر را تحت الشعاع قرار دهد و تمام توجه شخص را منحصر به موضوع خود جلب نماید.

ترجمه: یعنی، میل نفس و اشتهای زیاده از معمول در وجود او مرده و درگذشته است.

شرح: یكی از قوای چهارگانه ای كه بدون وقفه و مستمر، در وجود انسان فعالیت خستگی ناپذیر، در حد ضرورت دارد نیروی شهوت (قوه ی شهویه) است. كاربرد و محصول این نیرو جلب منافع است، همانگونه كه نیروی غضب (قوه ی غضبیه)

[صفحه 416]

همگام با آن، در جهت رفع مضار فعالیت می كند، از اینرو تمام منافع مادی، در پوشش این نیرو قرار گرفته و به هنگام فعالیت، امیال دیگر را تحت الشعاع آن قرار داده، تمام توجه شخص منحصرا به موضع این نیرو جلب می شود قرآن كریم، تمایل نفسانی مردم را به تعدادی امور برشمرده، آنها را زینت حیاه دنیا و متاع ذی ارزش آن می داند.

«زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ذلك متاع الحیواه الدنیا و الله عنده حنسن الماب»

مردم ظاهربین دنیاپرست و كوته نظر را آرایش و حب شهوات نفسانی كه عبارت از میل به زنها و فرزندان و همیانهای زر و سیم و اسبهای نشاندار نیكو و چهارپایان و مزارع و املاك است، در نظر زیبا و دلفریب آید، اما اینها همه متاع زندگانی فانی دنیاست و نزد خداست بازگشت نیكو (كه بهشت لقای الهی و نعمت باقی ابدی است) وجود دارد.

در آیه ی شریفه زین، به صیغه ی مجهول آمده است، یعنی زینت و آرایش داده شد اما زینت دهنده كیست؟ در آیه نشانی از آن وجود ندارد، گروهی از مفسران گفته اند: زینت دهنده ی این محبت شیطان است و گروهی گفته اند زینت دهنده خداست، زیرا خلقت شهوت، در وجود آدمی، فعل خداوند و جز او كسی را توان این خلق نیست و آن چیزی كه زینت و آرایش زندگی است محبت به این امور است نه خود آنها از اینرو شهوات كه جمع شهوت است، به امور یاد شده تفسیر نموده است، یعنی محبت و میل نفس، نسبت به این امور زینت و آرایش متاع دنیاست و خداوند است كه از طریق آفرینش، عشق و تمایل به این امور را در نهاد بشر قرار داده، تا مورد آزمایش و امتحان قرار گیرند.

بنابراین اگر عشق به اینها موهبت الهی است، چرا اینها را متاع دنیای فانی معرفی

[صفحه 417]

می كند و علت عدول از راه حق را اینها می داند به این دلیل كه در پایان آیه می فرماید: «و لله عنده حسن الماب» و اگر اینها متاع دنیایند و زودگذر كه باید از آن دیده برگرفت و به بهشت لقای الهی توجه داشت، با این عشق كه موهبت الهی است چه باید كرد؟

جواب این استفهام این است كه هیچگاه خداوند، اصل این امور را توبیخ نكرده است، به این دلیل كه رسیدن به اهداف معنوی بدون توسل به وسایل مادی ممكن نیست، به علاوه آنكه قانون شریعت راهنمایی است برای قانون فطرت و این قانون هرگز بر ضد آن قیام نخواهد كرد.

بلكه دلبستگی و علاقه ی بیرون از حد اعتدال را سرزنش نموده است، چرا كه افراط در علاقه، موجب می شود كه اینها را پرستش نموده، از توجه به خدا و پرستش ذات الهی سر باززند.

اما هدفی كه پرواپیشگان دنبال می كنند این است كه نه تنها از شهوات حرام، بلكه از حلال نیز كناره می گیرند و تمام توجه و كوشش خود را در سیر الی الله به كار بسته، تا هر چه سریعتر به ایده ی خود برسند، ناگفته نماند كه تمایل به حلال، گرچه از نظر شرع بالامانع است، اما این امتیاز برای اهل تقوا از دیگر افراد، وجود دارد كه به طور مطلق لذایذ نفسانی را كنار گذارده و به معنویات رومی آوردند.

بحرانی گوید: لفظ موت، استعاره برای شهوات است، به این معنا كه ملكه عفت در وجود آنها موجب مرگ شهوات گردیده است و یا آنكه مانند مردگان خاموش شهوت اند كه در حال حیات، شهوات را در وجود خود نابود می نمایند.

[صفحه 418]


صفحه 416، 417، 418.